کیبردفن

ساخت وبلاگ
یه سالهایی تو.زندگی هر آدمیی هست که براش بهترین و بدترین اتفاقات رو رقم میزنه! چیزای بزرگی رو.از دست میده و هنوز فرصت نکرده درست سوگواری بکنه که چزای بزرگ و خوبی بدست میاره! یا برعکس و یا حتی اتفاقاتی کیبردفن...
ما را در سایت کیبردفن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mbidel74a بازدید : 71 تاريخ : شنبه 22 دی 1397 ساعت: 8:51

امشب خیلی خوشحال و راضی ام و یه دلیلش اینه که تو شرایطی که میتونست به دلخوری و حسای بد ختم بشه, فقط گفتم "من دوست ندارم شما رو ناراحت کنم اما دوست ندارم خودم رو هم ناراحت بکنم" و شرایط آروم شد... تو ی کیبردفن...
ما را در سایت کیبردفن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mbidel74a بازدید : 69 تاريخ : شنبه 22 دی 1397 ساعت: 8:51

از یکی دو نفر شنیدم که دوستی های غیر واقعی همون بهتر که تموم بشن یا دوست های غیر واقعی و بد همون بهتر که برن! و من تعجب میکنم! چطور میتونن چشمشونو به این راحتی به روی همه ی خوبی های آدمها ببندند؟ چطور کیبردفن...
ما را در سایت کیبردفن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mbidel74a بازدید : 81 تاريخ : شنبه 22 دی 1397 ساعت: 8:51

به همسر شاگردم که باهام تماس گرفته بود تا در مورد کلاسای خانم حداقل چهل سالش باهام صحبت کنم گفتم من درین مورد با خود خانومتون صحبت میکنم و ازین بابت خوشحالم! 

مردی که فکر میکنه به هر دلیلی باید بر همه جنبه های زندگی همسرش نظارت داشته باشه و همه چیز رو کنترل بکنه، از جمله روند کلاس خصوصی های همسرش رو، اونم در شرایطی که این خانم خودش شاغله و احتمالا داره از جیب خودش هزینه ی کلاساشو میده از نظر من اونقدر ها هم قابل احترام نیست و من از صحبت کردن باهاش امتناع کردم و حالا خوشحالم! 

 

کیبردفن...
ما را در سایت کیبردفن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mbidel74a بازدید : 61 تاريخ : شنبه 22 دی 1397 ساعت: 8:51

کاش تو زمستون نمیرم...

زمستونا همیشه از مرگ میترسم!

از تنهایی تو قبر بودن و رها شدن تو سرما و تاریکی و شبای طولانی و خلوت...

اما تابستونا نه، جز این سه ماه زمستون, شاید حتی همیت یکی دو ماه که اوج سرماست کم پیش میاد نگرانم بدنم بشه، اما این شبا فکر میکنم اگه الان بمیرم, یا اگه زمستون بمیرم, روحم گیر میکنه تو این دنیا و تو این بدن و بعدشم خب معلومه که سخته.....

کاش میتونستم بغلت کنم! فقط تویی که امنی، حتی در برابر مردن تو یه شب سرد زمستونی...

کیبردفن...
ما را در سایت کیبردفن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mbidel74a بازدید : 71 تاريخ : شنبه 22 دی 1397 ساعت: 8:51

یه روزایی خسته میشی اززندگی و دوس داری بذاریش کنار 

اما با بی رحمی ادامه میدی به کار کردن و درس خوندن و زندگی کردن...

بودن بین آدما اذیتت میکنه اما بازحضور داری مدام تو جوامعی که اگه بدونن چقدر از درون شکننده و بی رمق و ضعیف شدی، خشونت و بی رحمیشون تشدید میشه و بهت اسیب میزنن....

اون روی دیگه سکه چیه روزایی که خستگی و افسردگی و ناامیدی دستاشو گذاشته رو گلومون؟

کیبردفن...
ما را در سایت کیبردفن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mbidel74a بازدید : 79 تاريخ : شنبه 22 دی 1397 ساعت: 8:51

من اگه میخواستم خودم باشم, بدون نقاب هام, بدون ترس هام, به چند نفر از ته دلم میگفتم که چقدر دلتنگشونم...

مثه چهارپنج سال پیش ساعت پنج صبح, وقتی به آقای کلاس فری دیسکاشن پیام دادم و گفتم دلم براش و برای کلاسا تنگ شده!

اون دفه اون ادم اینقدری غریبه بود که نترسم از چیزی, مثه اینکه چه فکری بکنه و چه نتیجه ای داشته باشه این فکرش 

اما این روزا, خودم بودم سخته, نبودن نقابا سخته....

کیبردفن...
ما را در سایت کیبردفن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mbidel74a بازدید : 50 تاريخ : شنبه 22 دی 1397 ساعت: 8:51

فکر میکنم اگه یه روزی بتونم کسی رو پیدا کنم که هم زمینمون یکی باشه و هم آسمونمون, هم بتونم تو این دنیا و زندگی باهاش زندگی کنم و هم بتونم باهاش پرواز کنم, اون روز خیلی خوشبخت ترم.... یهو یاد دیروز و ا کیبردفن...
ما را در سایت کیبردفن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mbidel74a بازدید : 62 تاريخ : شنبه 22 دی 1397 ساعت: 8:51

فکر میکردم منم دوست داشتم همه چی خوب میبود  دنیا قشنگ میبود، آدما بی عیب میبودن، شرایط همونطور که ما انتظار داشتیم و دوست داشتیم پیش میرفت، اما نیست، اما نمیشه! منم ناراحت میشم وقتی میبینم چی فکر میکر کیبردفن...
ما را در سایت کیبردفن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mbidel74a بازدید : 61 تاريخ : شنبه 1 دی 1397 ساعت: 10:26

حداقل فایده ی این گریه ها اینه که یه تمایزی ایجاد میشه بین امسال و همه ی سالای دیگه! 

هیچوقت اینقدر گریه نکرده بودم برای تولدم!

با هر تبریک دلم گرفت، هر تبریکو با دلتنگی جواب دادم, اما بعضیاشو حتی جواب ندادم و به جاش گریه کردم! 

اما الان دارم میخندم به این گریه ها! 

همش تو ذهنم بود که امسال باید شمع صفرو فوت کنم چون احساس میکنم از نو متولد شدم 

حالا یه ساعته دارم مثه یه بچه گریه میکنم....

 

درد بر من ریز و در مانم نکن، زان که درد تو ز درمان خوشتر است...

کیبردفن...
ما را در سایت کیبردفن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mbidel74a بازدید : 82 تاريخ : شنبه 1 دی 1397 ساعت: 10:26

ادمی که درونش پر از عشق و نوره، حتی اگه زخم بخوره عفونت نمیکنه زخمش, نور ساطع میشه ازش و عشق...

من نمیگم من نمیرنجم, نمیشکنم, اهمیت نمیدم!

من شکست ناپذیر نیستم, سنگ و سخت نیستم، من بی تفاوت نیستم, اما من میخوام بزرگ باشم و درونم نور و عشق باشه تا زخم هام جوانه , بزنند...

کیبردفن...
ما را در سایت کیبردفن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mbidel74a بازدید : 55 تاريخ : شنبه 1 دی 1397 ساعت: 10:26

روزای سختوچجوری میشه اروم کرد؟

خستگیا رو چجوری میشه از تنشون گرفت؟

چجوری میشه حالشونو خوب کرد؟

 

کیبردفن...
ما را در سایت کیبردفن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mbidel74a بازدید : 63 تاريخ : شنبه 1 دی 1397 ساعت: 10:26

من دوست دارم اون نگاه , هایی که انگار به حرفت گوش نمیده و فقط داره بهت نگاه , میکنه رو، اون نگاه هایی که حواست نیست زل میزنه بهت رو  اون نگاه هایی که هر چقدر هم باهوش باشه و حتی نابغه، باز از پس پنهان کرد کیبردفن...
ما را در سایت کیبردفن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mbidel74a بازدید : 56 تاريخ : شنبه 1 دی 1397 ساعت: 10:26

باید باهات حرف بزنم 

نباید بذارم این احساس گناه باعث بشه رفتاری رو داشته باشم که همون پسربچه ی مغروری که وقتی فکر میکنه اشتباهی کرده و مادرش باهاش قهره از خودش نشون میده!

من بهت نیاز دارم, شاید روم نشه ادعا کنم که بهترین و مهم ترینمی، شاید روم نشه بگم عاشقتم, هنوزم برام مهمه که به دروغ نخوامت، اما نباید بذارم سکوت فاصله بشه بینمون....

بهم کمک کن....

 

کیبردفن...
ما را در سایت کیبردفن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mbidel74a بازدید : 51 تاريخ : شنبه 1 دی 1397 ساعت: 10:26

ندانم کجا می کشانی مرا سوی آسمان، یا به خاموش خاک نِیم در هراس از تو ای ناگزیر ندانم کجا می کشانی مرا... ندانم کجا، لیک دانم یقین کزین تنگنا می رهانی مرا... ندانم کجا می کشانی مرا ندانم کجا می کشانی م کیبردفن...
ما را در سایت کیبردفن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mbidel74a بازدید : 92 تاريخ : شنبه 1 دی 1397 ساعت: 10:26

دارم به سمت ارامش قدم بر میدارم... به اون شبی که خواب پروازو دیدم فکر میکنم، نمیدونم چرا اما پژواک صدای استاد تو گوشمه، بی حرف و کلمه, فقط پژواک صدا.... من اون خوابو فقط برای استاد تعریف کردم چون قبلش کیبردفن...
ما را در سایت کیبردفن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mbidel74a بازدید : 81 تاريخ : شنبه 1 دی 1397 ساعت: 10:26

ناراحتی دیشب ,م عجیب بود! امروز چند نفر حالمو پرسیدم و من میگفتم خوبم, باید کمی تنها باشم و با خودم کنار بیام... پیام هایی که دریافت کردم رو دوست داشتم بارها بخونم(اگرچه اونهارو هم پاکشون کردم), آدمی که کیبردفن...
ما را در سایت کیبردفن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mbidel74a بازدید : 82 تاريخ : شنبه 1 دی 1397 ساعت: 10:26

چه چیزای زیادی هست که باید در مورد خودم یاد بگیرم!

چقدر زیاد باید به خودم و سبک زندگی ایده ال خودم پایبند باشم!

حس میکنم باید رهاتر باشم از این حرفا 

ترس هنوزم دشمن شماره یکمه و نباید از جدا شدن از آدمها تو یه سری راه ها و مسیرها هم بترسم! 

چشم به راه فردام, با دلتنگی و کمی ترس....

کیبردفن...
ما را در سایت کیبردفن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mbidel74a بازدید : 72 تاريخ : شنبه 1 دی 1397 ساعت: 10:26